چند شعر از این کتاب را می خوانیم: «از پشت برگ ها / شعری سیاه / مرا دید می زند / تا دست می شوم که بچینم /تیغ های آخته سربرمی کشند / این غیرت زیادی تمشک ها را سیاه پوش کرده است!» «بینوایان / با جلد گالینگور زر کوب / شیک و پیک / چاق و چله / به قیمت خرج یک ماه بینوایان /به بازار آمد / تا دختر عالی جناب ایکس /در ویلای اختصاصی شمال فصل به فصل بخواند / و...