مجموعه شعر

درون شدم از دری که نیست
من بازماندۀ شاخساری کوچکمکه طاقت برف را نداشتو شکوفهئی که تمام تنم را پوشانده استلبخندی است تا ارزانی روزگار شما کنم...

با ایران و پنج سخن سرا
آفتابت ـ که فروغ رُخ زرتشت در آن گل کردهست آسمانت ـ که ز خُمخانۀ حافظ قدحی آوردهست کوهسارت ـ که بر آن همّت فردوسی پَرگستردهست بوستانت ـ کز نسیم نفس سعدی جان پرورد..

وصف گل صوری
نامت گلواژهای به سپیدای ماهتاب و سپیدهست در باغ اطلسیها و دشتهای گرم شببوهای دشتستان ... نامت گل هزار بهار نیامدهست. ... نامت، مژگانم را دُر میگیرد نامت ..

مجموعه کامل اشعار غلامرضا بروسان
منم که دوستت دارمنه مردی که دستش را به نرده ها گرفتهنه باران پشت پنجرهمنم که دوستت دارمو غمبشکه های سنگینی رادر دلم جا به جا می کند..

تاریخ باغ
آه تاریخ خونین این باغ ویرانازدحام کلاغانانزوای گل سرخانهدام مدام درختان آزاده سروانفجار صداهای مسکوتبادهای قدیمی در ایوان تکرار باران و سیل است و توفان..

همیشه همسفر باد
خدای من، چه کنم بار خستگیها راخوشا که باز کنی قفل بستگیها را...چنین که یکشبه پیوندخوردهام با توهزار سال ندانم گسستگیها را...همیشه همسفر باد بودهام چون ابرچو برف سر نسپردم نشستگیها را..

شادی ما را نجات خواهد داد
سال، سال عجیبی بودمن بدون پارتی... کنکور قبول شدمو شاملو شعرم را چاپ کردمن همان سال بود کهفرق ثانیه را با قرنو قرن را با هزاره فهمیدمیک چپ راست میانه رو لیبرال...!وشمال شرقی میدان فردوسیزن قرمزپوشی با..