مجموعه شعر

انگشت سبابه

550,000ریال

دستی به سوی خودم دراز می‌كنمشبیه شاخه‌ی انجیری كه در انزوای دامنهمی‌خواهد كوه را در آغوش بگیرددستی به سوی خودم دراز می‌كنمو به یاد می‌آورم موجهر آنچه با خود آورده را بازمی‌گرداندتو بگواز آخرین با..

خودآزادی

550,000ریال

چشم‌های سبز توسفیدی پوستتو رژی که به لب‌ها کشیده‌ایپرچم کشور من استکه غم رادر صورت توخلاصه می‌کند..

ما وارث تمام حواس پرتی های جهان بودیم

500,000ریال

از این‌جا گذشته‌ایاین شیشه‌های سرخخردشده در گلوی مناین انحنای ناکوک جادهکه بر آواز زمستانباریده استرد پای توستاز این‌جا گذشته‌ای هزاران سال پرپر شده در آواز منسپیدباریده بر این انحنااما نپوشانده استبا..

ما از اهالی اقیانوس بودیم

450,000ریال

شهرغریقی است در اقیانوس حرص خویشو عشقزورق دوردستی در مهآفتابسایه‌نشین ابرهاستو ماهساحت خود را-حتی-روشن نمی کند...

برقص برایم فرفره کوچک

400,000ریال

پنبه آغشته به مرهم کلماتمنتظرت هستمبنشینو زخم‌هایت را نشانم بده..

پرهیب

380,000ریال

کبود حرف آخر است.زخم حرف آخر است.آنچه ما پشت پرده‌های کشیده خلق می‌کنیم،به خیابان نمی‌رسد.سکوت می‌کنمچیزی شبیه خواب از پیراهنم می‌گذرد...

یورتمه در دشت دلتنگی

400,000ریال

غریبند در عراقغریبند در سوریهغریبند در ترکیه...ای «شیر کو»کاش لااقل لقب تو«بی کس» نبود..

تن ها من بود میان هیچ می دوید

700,000ریال

فرو افتادمبا فصلی که از خزانبرخاسته بودآن‌گاه که شاخ‌های آن نفیردر من می‌دمیدو دست‌هام در نیایش خاکگره می خوردرنج را زدودم از خارچرا کهاندوهان رنج رستنی بودمن از رنج‌هایم بزرگتر شدم..

نمایش 33 تا 40 از 225 (29 صفحه)