در فرهنگ ایران، باغ مفهوم و جلوهای از بهشت است در برابر کویر، خشکی و بیآبی که جهنم است.اما رمان «باغ غبار» داستان باغی دیگر است. سرگذشت تک تک ماست. سرنوشتی که آن را زیستهایم و خواهیم زیست. رمانی نو با ساختاری متفاوت. «میگویند آنجا در آن باغ مردهای هست، عفریتی که غبار را آورد و همه را طلسم کرد و اکنون طلسمشدگان او را پرستش میکنند.»...