آگوتا كريستوف Agota Kristof، 30 اكتبر 1935 در شهر Czikvand مجارستان به دنيا آمد. در سال 1956 به همراه شوهرش از مجارستانِ لهشده زير بار ديكتاتوري كمونيسم فرار كرد و به سوئيس پناهنده شد و شهر نوشاتل، واقع در بخش فرانسويزبان اين كشور را براي زندگي برگزيد. در بيستويكسالگي، نوزادي چندماهه در بغل و يك لغتنامه تنها سلاحهاي او بودند در مواجه با تبعيد، تنهايي، دنياي تازهاي كه هيچچيز از آن نميدانست و زبان فرانسه كه ناگزير بود آن را ياد بگيرد. او كه هنوز گهگاه شعرهايي به زبان مجارستاني ميسرود، همزمان با كار يكنواخت در يك كارخانهي ساعتسازي به يادگيري زبان فرانسه ادامه داد.
آگوتا كريستوف، از سال 1970 نوشتن به زبان فرانسه را آغاز كرد. اولين آثار او نمايشنامههاي كوتاهي بودند كه توسط گروههاي آماتور شهر نوشاتل به روي صحنه ميرفتند و بعضيهاشان هم در راديو اجرا شدند. در كنار اين نمايشنامهها، كريستوف در اين دوره داستانهايي هم نوشت كه بعدها در مجموعهي فرقي نميكند (2005) چاپ شدند. تا سال 1986، آگوتا كريستوف در دنياي ادبيات فردي تقريباً ناشناخته بود، تا اينكه همانسال انتشارات معتبر Seuil فرانسه اولين رمان او را با نام دفتر بزرگ چاپ كرد.
پس از تريلوژي موفق دوقلوها، كريستوف رمان ديروز (1995) و كتابي حاوي يك داستان و يك نمايشنامهي كوتاه به نام كجايي ماتياس (2005) و مجموعهي نمايشنامهي هيولا (2007) را منتشر کرد. او براي مجموعهي آثارش جايزهي معتبر شيلر كشور سوئيس را دريافت كرد و پس از چند سال بيماري و عزلت،17 ژوئيهي 2011 در شهر نوشاتل درگذشت.
آگوتا کریستوف متولد 1935 در مجارستان بعد از چاپ چهار رمان «دفتر بزرگ» «مدرک» «دروغ سوم» و «دیروز» بین سال¬های 1985 تا 1999 که او را به یک نویسنده¬ی جهانی تبدیل کردند «بی¬سواد» را در سال 2004 و ..
-بله زندگی هایی هست که از غمگین ترین کتاب ها هم غم انگیزترند.می گوید:بخشی از کتاب دروغ سوم:در جوابش می گویم که من تلاش می کنم قصه های واقعی بنویسم ولی، یک دفعه قصه به خاطر همان واقعی بودنش غیرقابل تحم..
آگوتا کریستوف معروف ترین نویسنده ی معاصر سوئیسی مجاری الاصل است که با نوشتنِ تریلوژی دوقلوها به شهرتی جهانی دست یافت. خواننده های بی شمار آثار او مجذوب و مبهوت نثری شدیداً مینی مالیست می شوند که سرسخ..
من هم تشنه بودم سرم را عقب دادم و خودم را رها کردم تا بیفتم وسط درخت ها .
صورتم را فرو کردم توی گل سرد و دیگر تکان نخوردم
من این طور مردم
به زودی تنم با زمین یکی میشود..
امروز یک نامه دریافت کردم یک نامه رسمی. آنجاست، روی میزم می توانید بخوانیدش. نامه اعاده حیثیت توماس است، نامه بی گناهی اش. هیچ وقت شک نداشتم که او بی گناه است. آنها برام نوشته اند: شوهرتان بی گناه بود..
جنگ، استبداد و تمام شکل های تبعید،شکاف عمیقی به بار می آورند.سه گانه ی آگوتا کریستوف،بازبانی ساده و موجز که به طنزی گزنده آغشته شده، نوعی سرگشتگی را روایت می کند که حاصل همان شکاف است؛شکافی که تاثیر ..
شعرهای آگوتاکریستوف با موج ها و توفان های قصه های کوچک تیز و برنده شده اند.ریتم و جنبه ی موسیقیایی این شعرها وقتی ظاهر می شود که ان ها را با صدای بلند می خوانیم.
در این کتاب، خواننده با سبکی بی زینت ..