اکبر اکسیر

اکبر اکسیر، شاعر، منتقد، طنزپرداز و روزنامهنگار، متولد اسفند ماه 1332 در شهر مرزی آستاراست. او لیسانس زبان و ادبیات فارسی دارد و هماکنون دبیر بازنشستهی آموزش و پرورش است. نخستین کتاب شعر اکسیر در سال 61 به چاپ رسید اما پس از آن تقریبا به مدت دو دهه کتابی را منتشر نکرد تا آنکه با کتاب بفرمایید بنشینید صندلی عزیز در سال 82 و ارائهی نظریهی شعر «فرانو» مورد توجه اهالی ادبیات قرار گرفت.
بفرمایید بنشینید صندلی عزیز
چند شعر از این کتاب را می خوانیم: «از پشت برگ ها / شعری سیاه / مرا دید می زند / تا دست می شوم که بچینم /تیغ های آخته سربرمی کشند / این غیرت زیادی تمشک ها را سیاه پوش کرده است!..
100,000ریال
ما کو تا اونا شیم؟
او كو تا ما شهشاعران ما هزار سال از لب شيرين نوشتند هرچه فرهاد بود مرض گند گرفت شاعران ژاپن اما از ناوك مژگان سرنگ انسولين ساختند ما كو تا اوناشيم؟ ..
80,000ریال
جوجه کلاغ ها سیاه به دنیا نمی آیند
ملیحه می پرسدقورباغهها که این همه قوری قور می کنندحتما حرفی برای گفتن دارنداگر زبان آنها را میفهمیدیممحیط زیست، نیست نمی شدمی گویم قوری در ترکی یعنی خشکقوری قوری قور قور یعنی ای بشر احمق غافل، عجله..
650,000ریال
رادیاتور
من فقط به حرف ملیحه گوش میدهمبگوید بمیر میمیرم ، نمیر ، نمیمیرمدر عمرم یکبار فقط به حرف ملیحه گوش ندادمآن هم در دوره پروتکلگفت: ماسک بزن، دو تا دوتا زدم20 ثانیه صابون بزن، 20 دقیقه زدمتا گفت 2 متر ..
360,000ریال
مارمولک های هاچ بک
درست کنار خانهی ما دفترخانهی رسمی زدهاندهر روز زوجهای زیادی با شادمانی از آن خارج میشوندهلهله و شادی ، پخش پولک و شکلات ....ملیحه از پشت پنجره میگوید: خوش به حالشانمن میگویم: الهی قسمت همهی ..
300,000ریال