«در آب ها دری باز شد» تازه ترین و آخرین کتاب غلامرضا بروسان است، یکی از شاخص ترین شاعران نسل اخیر که متأسفانه دست تقدیر به شکلی دردناک نقطه پایان بر زندگی او و خانواده اش گذاشت. الهام اسلامی همسر او نیز جوان و با قریحه بود که در این سوی بی بازگشت به همراه کودک دلبندشان غلامرضا بروسان را همراهی کردند.اشعاری که در کتاب «در آب ها دری باز شد» گردآوری شده اند. سروده هایی هستند که بعد از کتاب «مرثیه ای برای کتابی که به پهلو به زمین افتاد» در اواخر دهه هشتاد (89- 87) توسط بروسان سروده شده است. این اشعار بعد از درگذشت بروسان توسط خانواده او گردآوری شده و برای چاپ به ناشر آثار این شاعر (مروارید) سپرده شده اند.
این کتاب از دو بخش تشکیل شده است. بخش نخست شعری بلند است، منظومه ای که غلامرضا بروسان با عنوان «پرستویی در سکوت فرورفت تا کمر» به یاد پدر شهیدش سروده است.
و بعد از تو ما مثل بنفشه ها زندگی کردیم
ناچار بودیم
به درخت ها فکر کنیم
و زندگی کنار پنجره بود
کنار آستین کتم
زندگی در یک قدمی بود
به خاطر تو چشمم را در بهار پنهان کردم
دستم را به نرده ها گرفتم
و از هیاهو دست کشیدم.....
بخش دوم کتاب با عنوان «گل هایی به شدت بی اسم» دربرگیرنده ۵۷ شعر آزاده است که از مضامین مختلف همچون، تنهایی، عشق، مرگ، زندگی و... برخوردار هستند.
«مرگ می آید
و سایه ی اسبش روی زین گودالی به جا می گذارد
هر جا که می رود خاک دهان باز می کند
اما گنجشک ها می دانند که مرگ کاره ای نیست.»
اشعار غلامرضا بروسانی بارها توسط جوایز ادبی و محافل شعری موردتقدیر قرارگرفته است. او شاعر برگزیده دومین دوره شعر نیما بود. «امتحان پرنده را گیج می کند»، «یک بسته سیگار در تبعید»، «به سمت رودخانه استوکس»، «عصاره سرما», «عاشقانه های یک سرباز» و «مرثیه ای برای درختی که به پهلو افتاد» دیگر آثار منتشرشده ی بروسان را تشکیل می دهند.