هرتا مولر
هرتا مولر در سال 2009 موفق به دریافت جایزهي نوبل ادبیات شد و دوازدهمین زنی است که این جایزهی ادبی را به نام خود کرده است. مولر، پس از هانریش بُل، دومین آلمانیزبانی است که مشکلات بازماندگان پس از جنگ جهانی دوم را تشریح و در آثارش پسماندهای جنگ را در روان انسانها بیان میکند.
او در هفدهم اوت 1953 در خانوادهای کشاورز در روستای آلمانیزبان نیچیدورف، واقع در غرب رومانی، به دنیا آمد. خانوادهاش از اقلیتهای آلمانیتبار قلمداد میشدند. پس از اتمام جنگ جهانی دوم، در سال 1945، نیروهای نظامی شوروی مادرش را که فقط هفده سال داشت، به همراه صد هزار نفر دیگر به مدت پنج سال به اردوگاه کار اجباری تبعید کردند و پدرش که در دوران جنگ عضو گروه اساس وافن بود، رانندهی کامیون کمونیستها شد. مولر زبان رومانیایی را در دبیرستان فراگرفت و در دانشگاه تیمیشوئارا در رشتهی مطالعات زبان آلمانی و ادبیات رومانی تحصیل کرد. در سال 1970، بهعلت امتناع از همکاری با پلیسمخفی حکومت نیکلای چائوشسکو شغل معلمی را از دست داد و به همین علت بارها به مرگ تهدید شد. در سال 1976 در کارخانهای صنعتی به سمت مترجم گماشته شد، اما سه سال بعد، دوباره بهعلت امتناع از همکاری با پلیسمخفی، از آنجا اخراج شد. پس از آن، معلم کودکستان شد و به تدریس خصوصی زبان آلمانی پرداخت. اولین کتابش به نام ته دره را که مجموعهي داستان کوتاه بود، در سال 1982 نوشت و با سانسور در بخارست رومانی به چاپ رساند. سپس در سال 1987، دو سال پیش از فروپاشی دیوار برلین، به همراه همسرش، ریچارد واگنر، به آلمان مهاجرت کرد و در سال 1997 به عضویت آکادمی زبان آلمانی درآمد. او در دورهای که در رومانی زندگی میکرد با محدودیتهای بسیاری برای چاپ کتاب¬هایش روبه¬رو شد، اما پس از مهاجرت به آلمان با آزادی بیشتری آثارش را منتشر كرد و تا سال 2009 بیش از بیست جایزه از نهادهای ادبی دریافت کرد. آثار هرتا مولر در رومانی و آلمان بارها به چاپ رسیده و ترجمههای آن، مخصوصاً پس از دریافت جایزه¬ی نوبل، در بسیاری از کشورهای اروپا و آمریکا منتشر شده است. برخي از آثار او عبارتاند از: ته دره (1982)، تانگوی ناراحتکننده (1984)، فوریهی پابرهنه (1987)، انسان قرقاول بزرگ هستی است (گذرنامه) (1989)، مسافرت روی یک پا (1989)، شیطان در آیینه نشسته (1991)، حتی در گذشتهها، روباه شکارچی بود (1992)، نگهبان شانهاش را میستاند (1993)، رسید، ولی انگار نه به آنجا (1994)، گرسنه و ابریشم (1995)، سرزمین گوجههای سبز (1996)، گرفتار دام (1996)، قرار ملاقات (2001)، عالیجنابان رنگباخته با فنجانهای اسپرسو در دست (2005)، نوسان تنفس (هرچه دارم با خود برداشتهام) (2009).