انتشارات مروارید

تقویم تصادفی
از متن کتاب: ناامیدی هایش همیشه به این فکر ختم می شود که می میرد و در مردن دلش برای هیچ کس تنگ نخواهدشد. نمی ترسد از اینکه دیگران بعد از مرگ فراموشش کنند. از فراموشیِ خودش می ترسد. از خودش می پر..

تماس
با فاصله کمی از شهر و اندکی نزدیک به جنگل، چهار خانواده باهم همسایه هستند. شب های سرد و بلند زمستان، و روزهای گرم تابستان را با جمع شدن کنار هم سپری می کنند. در دورهمی هایشان باهم از هر جایی حرف می زد..

تن ها من بود میان هیچ می دوید
فرو افتادمبا فصلی که از خزانبرخاسته بودآنگاه که شاخهای آن نفیردر من میدمیدو دستهام در نیایش خاکگره می خوردرنج را زدودم از خارچرا کهاندوهان رنج رستنی بودمن از رنجهایم بزرگتر شدم..

تناهی
آدم ها آرام آرام به یکی از میلیون ها مدار زندگی عادت می کنند، درست مثل سیاره ای که در یک منظومه برای همیشه گرفتار شده باشد. بعد از آن روزها پشت روزها و سال ها پشت سال ها و اسم این دو باطل می شود تقدیر..

تنها باد از زیر خاکستر خبر دارد
خویش را در پیش پای خویشتن گم کرده ام* دنبالِ من نگردمن از قساوتِ قرن ها گذشته ام از کنار کبیسه عبور کرده امهر روزسیصد و شصت و هفت دَورگِرد خودم می گَردمهر شبسیصد و شصت و هفت باردَورِ خودم گیج می زنم..

تو در من شعر بودی، نه بر کاغذها
شعر شدمدر تنگ تنگ واژگانو ماهیانی که مینوشتمسرخ بودند از تیزی قلم.....

تورات تنهایی
از آن پایان در آغاز می گفتاز اوج دوری از پرواز می گفتفروغش با زبان بی زبانیبه انسان غربتش را باز می گفت..

توطئه نازی ها در تهران
در سال 1943، هنگامی که جنگ جهانی دوم به اوج خود رسیده بود، رئیسجمهور ایالات متحدۀ آمریکا، نخستوزیر بریتانیا و رهبر اتحاد شوروری خود را نیازمند آن دیدند تا در دیداری به جزئیات کامل نبردهای نهایی خود ..