یکسال پس از آنکه القاعده هواپیماهای مسافربری آمریکا را در برجهای دوقلوی نیویورک فرود آورد، گورویدال، نویسنده و
روزنامهنگار معروف آمریکایی دست به کار شد و کتابی نوشت تا به بررسی ماهیت این اتفاق بپردازد.
«در شش سال گذشته دو روز را پیش از حد می باید در حافظه کشور ما (ایالات متحده) به یاد داشت. اول نوزدهم آوریل سال
1995 که یک سرباز پیاده نظام آمریکا به نام مک وی ساختمان فدرال شهر اوکلاهاما را منفجر کرد که حکمرانان ما آن فرد را دیوانه
معرفی کردند. و دوم یازدهم سپتامبر 2001 که گروه اسامه بن لادن به ساختمان تجارت جهانی و پنتاگون حمله کردند. اینبار هم
رئیس جمهور آمریکا گفت: «کار بن لادن نابکار بود. او چشم دیدن رفاه، آزادی و نیکی ما را ندارد.» بدیهی است که هیچیک از
این توضیحات قانع کننده نیست. این مطلب در حالی مطرح میشود که حکمرانان ما بیش از نیم قرن است که به مردم خود
اطمینان دادهاند که به جز حقیقت هیچ چیز دیگری از آنچه دولت ما نسبت به ملل دیگر روا داشته است به ما نگوید. حکمرانان
آمریکا تنها این امر را توجیه میکنند که یکسری افراد غیر طبیعی هستند که به این اقدامات علیه آمریکا دست می زنند، اما
این موضوع که افسران اطلاعاتی آمریکا به طور جدی به تحریک "مک کوی" و "اسامه مسلمان" پرداخته باشند هرگز مورد بحث قرار
نمیگیرد. تا به امروز اعمال تروریستی و سوء قصد، سلاح فقرا بوده در حالی که تروریسم دولت ما در اعمال ترور اقتصادی و فروش و
ارسال تسلیحات تروریستی را میتوان سلاح قدرتمندان نامید. من در ارتباط با هر دو حمله، به این نتیجه رسیدم که توضیح و
توصیف اقدامات تحریکآمیز متعدد از طرف ما آنان را به ارتکاب چنین اعمال وحشتناکی سوق داده است. لذا بررسی آن را مفید رزیابی میکنم.»