بحران برخاسته از تفکر پسامدرن معطوف به حقایق ارزش ها و بخش اعظمی از باورهایی است که به آنها خو گرفته ایم. نظام های متنوع دانایی نظیر جامعه شناسی نقد ادبی فیزیک انسان شناسی و تاریخ به واسطه ی گفتمان چالش برانگیز این تفکر مفروضات بنیادین خود را مورد بازپرسی قرار داده اند و خوداندیشی به عنوان هسته ی محوری این چالش ها نقش اصلی را در شکل گیری و تداوم این وارسی بازی کرده است؛ نقشی که به هنگام طرح و نقد تفکر پسامدرن به ویژه در جامعه ی روشنفکری ما پنهان مانده است. هیلاری لاوسن در این کتاب خوداندیشی را مفهومی دانسته که اگرچه از آغاز در قلب مباحث فلسفی قرار داشته اما تنها در نوشته های نیچه هیدگر و دریدا قدرت مخرب آن اجازه ی جولان دادن می یابد. بر این اساس تناقض گویی های نیچه سبک طفره آمیز هیدگر و دشوارفهم بودن آثار دریدا نه به عنوان ابهام های عمدی و عبوسانه بلکه به مثابه واکنشی در قبال معضلات برخاسته از خوداندیشی و زیرلایه های پنهان آن دانسته شده است. بدین ترتیب نویسنده علاوه بر ارائه ی شرحی نو از آثار هر سه فیلسوف و روشن کردن زوایای تاریک مانده ی دغدغه های آنها کلید فهم تفکر فلسفی پسامدرن را در اختیار خواننده می گذارد.