..

تلهروبه روی هر سنگآینه ای می گذارم روبه روی هر نامآینه ای دیگر؛تله ای می سازم:عاقبت در آن می افتیدو همچنان که می میرید به خودتان نگاه می کنید و می خندید...

..

زمستان مه­آلود و سردپاییز آبی‌رنگقرنفل­ها خسته از کرانهسکوت عصر می­نگریستبه سفیدی لبخند تو...  زمستان 1392..

خویش را در پیش پای خویشتن گم کرده ام* دنبالِ من نگردمن از قساوتِ قرن ها گذشته ام از کنار کبیسه عبور کرده امهر روزسیصد و شصت و هفت دَورگِرد خودم می گَردمهر شبسیصد و شصت و هفت باردَورِ خودم گیج می زنم..

ویژگی اثر: مجتبی تقوی‌زاد (1363)، متولد رشت. طبیعتی که در آن متولد و بزرگ شد، سبب پررنگ شدن عنصر اقلیم در آثارش شد. ابتدا در قالب‌های کلاسیک سرود و به مرور به سمت شعر سپید و طرح کشیده و سپس..

خواب که باشی همه چیز می تواند اتفاق بیفتد... می تواند خانه ات در تهران کوچ کند به مدارِ چهل ونه درجه با کمی عذرخواهی و لبخند جا باز کند میان خانه ها و بنشیند کنار دریاچه ای رودخانه ای در..

یک کلاغ چل کلاغ نیست!!! امروز یک کلاغ به جان من سوء قصد کرد. آن هم درست وقتی که داشتم با یک پروانه ی سپید هوس انگیز کنار اتوبان خوش وبش می کردم...