نقل شکوفه ها را دیشب حراج کردنددر کوچه ی تماشا گاری است پشت گاریجفتی کبوتران چاهی ترانه خوانندای زمزم تن تو روح قنات جاریدر این قبیله ای که حتی اجاق سرد استبرگرد و آتشم باش با هُرمِ بی قراری..
ای فکر جذام گرفتهکلاف سردرگم ات رابه گور که می سپاری که در باور علف های هرزبه سرزمین مغزهای مردهسلام می دهیبرگردبرگرددیگرنه ایوبی ماندهو نه گیسوی زنیتا صدای شیون تمام زنان جهان باشد..
دکتر محمد مقدم (1375-1287) استاد زبان های ایران قبل از اسلام و بنیادگذار رشته ی زبان شناسی در دانشگاه تهران، در سال های 1314-1313 سه دفتراز شعرهای نوگرایانه اش را، که در همان دوره سروده بود، منتشر کرد..
آدم ها آرام آرام به یکی از میلیون ها مدار زندگی عادت می کنند، درست مثل سیاره ای که در یک منظومه برای همیشه گرفتار شده باشد. بعد از آن روزها پشت روزها و سال ها پشت سال ها و اسم این دو باطل می شود تقدیر..
روز بگذشته خیالست که از نو آیدفرصت رفته محالست که از سر گرددکشتزار دل تو کوش که تا سبز شودپیش از آن کاین رخ گلنار معصفر گرددزندگی جز نفسی نیست، غنیمت شمرشنیست امید که همواره نفس برگردد.....
شیرسنگی به پای شکسته اش نگاه می کندو از بلوط هاسه چیز مانده استسنجاب بی بلوطزاگرس بی بلوطو منکه صدای گنجشک در می آورمبرای خاکستر شاخه هاصدای رودبرای خاک..
سید علی میرافضلی در سال ۱۳۴۸، در رفسنجان به دنیا آمد. وی دانش آموخته ی رشته ی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران و از شاعران برجسته ی شعر کوتاه به شمار می رود. میرافضلی پدیدآورنده بیست کتاب و یکصد م..