..

..

..

تو نیستی و هنوز مورچه‌هاشیار گندم را دوست دارندو چراغ هواپیما در شب دیده می‌شودعزیزمهیچ قطاری وقتی گنجشکی را زیر می‌گیرداز ریل خارج نمی‌شود..

گرچه سخت تر از صخره‌ای گراندر مسیر گردباد سالیانمانده‌ام هنوز و، ایستاده‌ام هنوزدست‌ها به سوی آسمان گشاده‌ام هنوز،لیکن آهن و گیاه و سنگ نیستمبی‌خبر ز نام و ننگ نیستمآتشم که شعله می‌کشم:عاری از شتاب و ..

..

شگفتی های خلقت تراژدی زیبایی زندگی و مرگ. این ها سؤالات تامس هستند ـ موضوعاتی که همه با آن درگیریم و شاعر شکوهمندانه با واژگانی فاخر برایمان مجسم می کند. دیلن تامس متولد سال 1914 در ویلز است. پدر..

آیینه‌ها دچار فراموشی‌اندو نام توورد زبانِ کوچة خاموشیامشبتکلیف پنجرهبی‌چشم‌های بازِ تو روشن نیست!..