مجموعه شعر

وفامنش من ؛ تو سرسلسله جفامنشیان !
یکی ز پشت، یکی روهمه بغلها رابه دور گردن تو عاشقانهمیبافم!..

هوای برفی در رگها
در شهرهای خالی از سکنه شناور بودو اتاقهای خانههای رها شده را پر میکرد.هوای برفی را در رگهایش نگه میداشت،باران را در چشمانش ذخیره میکردو فصول ناشناختهای به ارمغان میآورد.چه پرندهی سبکی!در بی..

همین فرش چوب خورده
شهین منصوری آرانی متولد آران کاشان و دانش آموخته ی زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه علامه طباطبایی است. وی مدتی به آموختن موسیقی و آموزش آن پرداخت. از سال 1380 به طور جدی به شعر سپید روی آورد و اولین مج..

نمی خواستم شعرهایم تلخ باشد
نمیدانست- یا نمی توانست باور کند- که روزیخورشید فراموش شده، میدمیدطاقچههای برف، میپوسیدنددانهها از خواب میپریدندذرههای کوچک زندگیدر نارنجیها و سبزهای روشن می درخشیدندکسی او را از سایهاش میش..

نا به جایی
درختکه ریشههایش را فراموش کنددر خودش به راه میافتدتا همین شومینهومنکه تنها در تو میتوانستمبه راه بیفتمتا انتها برومدارد از درونزغال زغال به انزوایم اضافه میشود..

مورچه ها بوی عرق می دهند
انارهای واژگونبا جمجمه های خونیناز شاخهها آویزانندو دختران شوخ چشملبهایشان رابا لبان ترک خوردهی انارهاسرخ میکنند..