مجموعه شعر

یک تکه از آسمان یوش
بوسهعطش وقتاتاقی خالییک مرد، تبسمزنی در آغوشپرسه زدن مرگتن برفی شهرسیگار زماندختر کبریت فروش..

یورتمه در دشت دلتنگی
غریبند در عراقغریبند در سوریهغریبند در ترکیه...ای «شیر کو»کاش لااقل لقب تو«بی کس» نبود..

یلدای انتظار
باز هم نیامد؛اما،ما، بر سر قرار خیالی خویش،به انتظاری بیهوده نشستیم،به «پوچی» و «نومیدی» نهیب زدیمتا جاییکه،حتی با مسخره بازیها و کارهای «بیهوده»،به جنگ «پوچی» و «بیهودگی» رفتیم!..

گورکن ها گریه هایشان را عمیق تر حفر می کنند
بدبختی این جاستکه بعد از رفتنتدیگر از زیبایی هیچ چهره ایسیر نمی شومو این گرسنگی همیشگی/ تا ابد راه علاجی نخواهد داشت..

گنجشک ها دانه چین دامنت بودند
ویژگی اثر: مجتبی تقویزاد (1363)، متولد رشت. طبیعتی که در آن متولد و بزرگ شد، سبب پررنگ شدن عنصر اقلیم در آثارش شد. ابتدا در قالبهای کلاسیک سرود و به مرور به سمت شعر سپید و طرح کشیده و سپس..

گل صورت ساقی
نقل شکوفه ها را دیشب حراج کردنددر کوچه ی تماشا گاری است پشت گاریجفتی کبوتران چاهی ترانه خوانندای زمزم تن تو روح قنات جاریدر این قبیله ای که حتی اجاق سرد استبرگرد و آتشم باش با هُرمِ بی قراری..

کمی خورشید لای در مانده
درختهای خیابان آنقدر ترسیدهاندکه هرچه زودترطناب گره خوردهی دارشکوفه میدهنداین است بهار میانهی خاور..

کم کم چروک های صورتم را می شمارم
از ترس عاشق شدن تنهایی مان را در خانه جا گذاشتیم وبه خیابان زدیم تنهایی عاشق جای خالی ما شد..