شمار زنان شاعر ایرانی و فارسی گو در دورههای مُتقدّم، به نسبت مردان شاعر، محدود بوده، و از این گروه محدود هم آثار اندکی به یادگار مانده است. با این همه، با آغاز جریان تجدد فرهنگی و ادبی از حدود نیمۀ س..
سال، سال عجیبی بودمن بدون پارتی... کنکور قبول شدمو شاملو شعرم را چاپ کردمن همان سال بود کهفرق ثانیه را با قرنو قرن را با هزاره فهمیدمیک چپ راست میانه رو لیبرال...!وشمال شرقی میدان فردوسیزن قرمزپوشی با..
ای فکر جذام گرفتهکلاف سردرگم ات رابه گور که می سپاری که در باور علف های هرزبه سرزمین مغزهای مردهسلام می دهیبرگردبرگرددیگرنه ایوبی ماندهو نه گیسوی زنیتا صدای شیون تمام زنان جهان باشد..
در میدان بزرگ شهرزنجیر بر دست و پایمیکشندش به جرمی سترگ...بی سروپا! آراستهای میگویدانگل اجتماع! طبیبیکثافت! رفتگریپناه بر خدا! وارستهای«مادرت بمیرد جوان!»زنی میگذرد.....