3.مجموعه شعر
 
						
				در غروبی ابدی
«مجموعه آثار منثور فروغ فرخزاد»از فروغ فرخزاد در عمر کوتاه خود، علاوه بر شعرهای بسیار ماندگار، نامهها، مصاحبهها، مقالات و خاطراتی هم به یادگار مانده است که در شناخت سرودهها، شخصیت ادبی او بسیار مفی..
 
						
				دریای تهران ماهی ندارد
گفت میرودهمهچیز را درست کندبرگرددوقتی آمددیگر چیزی نمانده بودعقربهها دیوار را نشان میدادنددیوار پنجره را نشان میدادو پنجرهآدمهایی که میرفتندچیزی را درست کنند برگردند...
 
						
				نا به جایی
درختکه ریشههایش را فراموش کنددر خودش به راه میافتدتا همین شومینهومنکه تنها در تو میتوانستمبه راه بیفتمتا انتها برومدارد از درونزغال زغال به انزوایم اضافه میشود..
 
						
				یلدای انتظار
باز هم نیامد؛اما،ما، بر سر قرار خیالی خویش،به انتظاری بیهوده نشستیم،به «پوچی» و «نومیدی» نهیب زدیمتا جاییکه،حتی با مسخره بازیها و کارهای «بیهوده»،به جنگ «پوچی» و «بیهودگی» رفتیم!..
 
						
				چاله ها
چشمانت را نبندآغوشت را پنهان نکناگر کمی صلح را می فهمیدیمرز دستانت را با ده سرباز خشمگینقفل نمی کردی..
 
						
				لیلابان
آه، لیلابان تمام جنگهای جهان از آغاز تا امشب در من اتفاق افتاده است و امشب به تعداد تمام شهیدان جهان دارم شهید میشوم یک لحظه چشمهایت را باز کن و ببند تا روی پلکهای تو تشییع ب..
 
						
				فکر می کنم تو را فراموش کرده ام
کاش شبپایان رنج ها بودهر صبح بیدار می شدیمو دوباره نام یکدیگر رامی پرسیدیم...

